وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : شنبه 4 فروردين 1403 ساعت 10:51   |   کد مطلب: 43474
مردم از دست آقای آخوند ملاعلی معصومی همدانی دشت بگیرند. افرادی هستند هنوز هم بعد از گذشت سالیان آن دو قرانی نقره‌ای را که از آقای آخوند دشت گرفتند، دارند و معتقدند از روزی که این پول را از آقای آخوند گرفتند، منزلی خریدند یا برای بچه‌هایشان عروسی به پا کردند.

به گزارش نافع، یکی از زیبایی‌های نوروز در گذشته و کمابیش امروز گرفتن عیدی بوده و هست، هرچند در نوروز با گرفتن دوده دل همه درها باز می‌شد؛ اما عیدی گرفتن بچه‌ها سه حُسن داشت اول این که برای بچه پس‌انداز بود و آنها می‌آموختند اگر پول عیدی خود را جمع کنند برای روز مبادا و گرفتاری به دادشان خواهد رسید تا جایی که می‌گفتند قُلک دلت پر شدنی نیست اما قلک گِلی پر می‌شود.بچه‌ها در تکان دادن و پر کردن قلک خود با هم رقابت می‌کردند، مثلا بین بچه‌ها کسانی بودند که تا ۱۰ سال هم قلک خودشان را نگاه می‌داشتند، خصوصا که یکی دیگر از رسوم نزدیک نوروز گرفتن قلک سفالی از سفال‌فروش‌ها بود و از این طریق به بچه‌ها آموزش می‌دادند که باید آینده‌نگر باشند و قدر لحظه‌ها و ثروتی که به دست می‌آورند را بدانند.چه اشخاصی که با پول این قلک‌ها مغازه خریدند و چه دیگرانی که هزینه تحصیل خود را از محل این قلک‌ها تأمین کردند؛ این محسنات و فواید عیدی بود و عیدی صرفاً فقط این نبود که پولی بدهند و پولی بگیرند. عیدی‌، پل ارتباطی برای رفت و آمدها هم بود، حتی اگر بزرگ‌ترها هم فراموش می‌کردند یا دلشان نمی‌خواست به خانه یکی از اقوام بروند بچه‌ها به خاطر گرفتن عیدی با اصرار بزرگ‌ترها را وادار به رفت و آمد می‌کردند. پس عیدی دادن به بچه‌ها موجب مؤدت و صله‌ رحم می‌شد، عیدی اما محسنات دیگری هم داشت، چون دو قرانی‌ها و پنج قرانی‌ها نقره بود دخترها با آنها گوشواره یا گردنبند و دستبند درست می‌کردند و از این سکه‌ها به جلیقه‌ها یا چادر عروس می‌دوختند؛ البته که برخی از عیدی‌ها به صورت جنسی بود مانند تخم مرغ رنگ‌کرده.
دوم اینکه عیدی به بچه‌ها می‌آموخت، عیدی پل پیوند بین کوچک و بزرگ است و بزرگ با این کار می‌خواهد به کوچک بگوید، سوای محبت و عاطفه من دوستت دارم و می‌خواهم پولی بدهم که با این پول هر چه دوست داری بخری و آرزوهایت را برآورده سازی.‌و سومین حسن عیدی گرفتن این بود که بین بچه‌ها یک نوع رقابت سالم و سازنده پدید می‌آمد و آنها برای هم کُرکُری می‌خواندند که مثلاً عيدى من از تو بیشتر شده است.بعد هم از موقعی که اسکناس جایگزین سکه شد، بچه‌ها نگهداری اسکناس را آموزش می‌دیدند، این طوری که روی آن چیزی ننویسند و آن را لول نکنند، پس نگهداری درست پول هم از دیگر محسنات گرفتن عیدی بود. انواع دیگر عیدی‌ها بود البته؛ برای تازه عروس و تازه دامادها همانند عید فطر عیدانه می‌بردند، این عیدی‌ها به صورت پارچه نبریده، طلا یا لباس بود و از عیدی‌های دیگر تخم مرغ رنگی، که آن هم سه حسن داشت.اول اینکه اکثر خانواده‌ها در منزل مرغ و خروس داشتند و از تخم این مرغ‌های خانگی که آنها را رنگ و به عنوان عیدی استفاده می‌کردند و دوم اینکه با این کار بچه‌ها را به نقاشی کردن و رنگ‌آمیزی بر روی تخم مرغ مشغول می‌ساختند و قوه ابتکار آنها را تقویت می‌کردند. و سوم با این تخم مرغ‌ها بازی محلی انجام می‌دادند به این صورت که تخم مرغ را در دست نگاه می‌داشتند و طرف مقابل با تخم مرغی به تخم مرغ دوستش می‌زد و اگر تخم مرغ می‌شکست یک تخم مرغ از دوستش جایزه می‌گرفت، بعد از بازی هم از تخم مرغ به عنوان عصرانه و تغذیه استفاده می‌کردند.

دشت سر سال

یکی از اعتقاداتی که مردم کشور و مخصوصاً همدانی‌ها داشتند و هنوز هم دارند، اعتقاد به دشت است.به اولین پولی که صبح زود کاسب دریافت می‌کند دشت می‌گویند و کاسب معتقد است که فردی که این پول را می‌دهد اگر نیت خوبی داشته باشد و برای دیگران خیر بخواهد و به تعبیری دست او سبک باشد کاسبی‌اش رونق می‌گیرد. در ایام قدیم معتقد بودند اولین عیدی را بچه‌ها باید از دست سادات یا افرادی که نفس حقی دارند بگیرند همچنین بزرگترها هم دشت سر سال را معمولاً از چنین افرادی می‌گرفتند به این امید که سال پر رونقی داشته باشند و جیب پر از پولی.به همین علت کیسه‌هایی می‌دوختند که به آن "کیسه دشت سر سال" می‌گفتند و آن پول را به هیچ ترتیبی خرج نمی‌کردند و به عنوان یادگاری نگاه می‌داشتند، در همدان مرسوم بود که مردم از دست آقای آخوند ملاعلی معصومی همدانی رضوان‌الله دشت بگیرند، چون او یکی از انسان‌های صالح خداوند بود. افرادی هستند که هنوز هم بعد از گذشت سالیان آن دو قرانی نقره‌ای را که از آقای آخوند دشت گرفتند، دارند و معتقد هستند از روزی که این پول را از آقای آخوند گرفتند، منزلی خریدند یا برای بچه‌هایشان عروسی به پا کردند.

دشت پهلوانانه

پهلوان‌های محل هم سر سال از مرشد و پهلوان خود دشت می‌گرفتند، مانند پهلوان علی میرزای همدانی و پهلوان احمد کوه‌کش یا از کهنه‌سوارهایی مانند آقای همه‌کسی و سیداحمد پهلوان و پهلوان مسچی و پهلوان بکتاشی چون این کار با نیت خیر انجام می‌گرفت از آن استقبال می‌کردند و مورد قبول قرار می‌گرفت.
انتهای پیام/

دیدگاه شما