استان همدان امسال در حالی آماده میزبانی از بیست و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان میشود که به واسطه حضور پیام دهکردی به عنوان دبیر این جشنواره و تجربه او در برگزاری پنج دوره جشنواره سراسری تئاتر امید به عنوان مستقلترین جشنواره تئاتر در کشور بدون هیچ حمایت دولتی، پیشبینی میشود که جشنواره امسال به مراتب از جهات مختلف به ویژه کیفیت آثار نسبت به دورههای قبل کیفیت بالاتری داشته باشد.
هر چند انتصاب این بازیگر مطرح و شناخته شده تئاتر، تلویزیون و سینما، کمتر از پنج ماه مانده به جشنواره اعتراض تعدادی از اعضاء انجمن تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر را به همراه داشت، اما او توانست با برخوردی هوشمندانه و برقراری تعاملی منطقی با معترضان، آن حاشیه جنجالی را به فرصتی برای برگزاری هر چه بهتر جشنواره تئاتر کودک و نوجوان برای خود تبدیل کند.
در آستانه برگزاری بیست و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان، میزبان پیام دهکردی دبیر جشنواره و وحید لک مدیر اجرایی جشنواره در دفتر خبرگزاری هنر ایران بودیم و درباره روند برگزاری این جشنواره به گفتوگو نشستیم. آنچه در ادامه میخوانید ماحصل گفتوگوی ما با دبیر جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان است.
قاعدتا هر مدیری برای انتخابهای خود دلائلی دارد و این مسئله طبیعتا درباره انتخاب شما هم به عنوان دبیر جشنواره تئاتر کودک و نوجوان صادق بوده است، اما به نظر میرسد دبیری پنج دوره جشنواره تئاتر امید، به عنوان تنها فستیوال خصوصی و مستقل در تئاتر، بدون هیچ کمک هزینه و حمایتی و در شرایطی که حتی جشنوارههای دولتی در تامین بودجه خود مشکل دارند، توسط شما در این انتخاب تاثیر زیادی داشته، اینطور نیست؟
واقعیت اینست که وقتی آقای طاهری از من برای همکاری با این جشنواره دعوت کردند و از من خواستند که این مسئولیت را بپذیرم، دغدغههایی را مثل نیاز به نگاه تازه و نیاز به نفس تازه در مدیریت جشنواره را مطرح کردند و البته در این بین به برگزاری جشنواره تئاتر امید هم که من در این سالها با سختی و دشواریهای بسیار به پنجمین دوره رساندم نیز اشارهای کردند، اما اینکه این مسئله دلیل اصلی انتخاب من به عنوان دبیر جشنواره بوده یا نه را خود آقای طاهری باید پاسخ بدهند. اما وقتی ایشان از من دعوت کردند، در دم گفتم که نمیپذیرم. بعد در صحبتهایی که داشتیم ایشان دلائل خودشان را داشتند و من هم دلائل خودم را که نهایتا به آقای طاهری گفتم اجازه بدهید من با آقای شهرام کرمی، (که هم تئاتری هستند، هم سالها در حوزه تئاتر کودک و نوجوان فعالیت کردند و ضمنا دبیر سه دوره جشنواره تئاتر کودک و نوجوان هم بودند) صحبت کنم چنانچه ایشان بلهای به من بگویند مبنی بر اینکه این کار انجام بشود من در خدمتتان هستم. بعد از آن در یک جلسه چند ساعته با آقای کرمی که تا نیمههای شب طول کشید و آسیبهای دورههای قبل را بررسی کردیم و درباره چشمانداز جشنواره صحبت کردیم، نهایتا آقای کرمی من را مجاب کردند که این مسئولیت را بپذیرم.
انتشار خبر انتصاب شما به عنوان دبیر بیست و دومین جشنواره تئاتر کودک و نوجوان واکنش عدهای از فعالان عرصه تئاتر کودک ونوجوان را در پی داشت و حتی نامه اعتراضی هم در اینباره نوشته شد و بسیاری هم پای آن را امضاء کردند. فکر میکردید که با چنین واکنشی از سوی تئاتریها مواجه بشی؟
واقعیتش نه. راستش من آن روزهایی که حکم را دریافت کردم، با توجه به اینکه برخلاف دبیران قبلی که حدود 12 ماه زمان داشتند من فقط 4 ماه زمان داشتم، بلادرنگ شروع کردم به کار و مثل همیشه که معمولا خلوت میکنم تا بتوانم آسیبهایی را که کم و بیش شنیدم بررسی کنم، فکر کنم که چه ایدههای جدیدی را میتوان به جشنواره ارائه کنم یا اینکه چه بخشهایی را میتوان به جشنواره اضافه کرد یا حذف کرد تا هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی جشنواره رشد کند.
درست در این احوالات بودم که مواجه شدم با سیل عظیم تماسها از سوی رسانههای مختلف و به این ترتیب توسط دوستان رسانهای اطلاع پیدا کردم که چنین بیانیهای منتشر شده است. راستش وقتی بیانیه را خواندم اولین چیزی که از ذهنم گذشت این بود که گفتم بغض خانواده تئاتر شکست. چرا که معتقدم جامعه تئاتر ایران امروز بسیار دلشکسته است و تئاتریها نگران فردای تئاتر این سرزمین هستند و آن اساس و جان آن بیانیه هم بر همین نگرانی استوار است. بنابراین فکر کردم برخلاف پیشنهادهایی در باب جوابیه و حتی مناظره تلویزیونی که در آن مقطع به من میشد، احساس کردم که این بحث یا نزاع یک دعوای خانوادگی است و باید در خانواده به سامان بشود. به همین دلیل تصمیم گرفتم که در جلسهای برای روشنگری و شفافسازی با این دوستان با هم صحبت کنیم و از آقای راد هم خواهش کردم که ترتیبی بدهند جلسه در خانه تئاتر برگزار شود. نهایتا اینکه جلسه مفصلی با این دوستان در خانه تئاتر برگزار کردیم که در آن جلسه به جز من و شورای عالی تئاتر، آقای داوود کیانیان هم حضور داشتند و به تفصیل ما مباحث و مواضع خودمان را مطرح کردیم.
جالب اینجاست که دغدغههای ما در آن جلسه یکسان بود و فکر کردیم که چه سامانی را میتوانیم ترتیب بدهیم و طبیعتا در آن جلسه ما به جمع بندیهای خوبی رسیدیم. واقعیت اینست که در گام نخست شاید آدم فکر کند که برای صدور آن بیانیه کاش کمی درنگ بیشتری میشد و کمی صبوری صورت میگرفت یا اینکه مثلا یک رویه دیگری اتخاذ میشد، ولی من واقعا به این تک بیت حافظ اعتقاد دارم که میگوید: غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل/ شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد.
به عبارتی دیگر من فکر میکنم سویه مثبت این قضیه که من تا الان هم با همین سویه پیش رفتم اینست این بیانیه باعث شد پیوند بهتری نه تنها بین جشنواره کنونی تئاتر کودک و نوجوان و خانه تئاتر اتفاق بیفتد، بلکه پیوندهای دیگری را نیز به وجود آورد با دیگر ارگانها و جریانهای مرتبط با حوزه کودک و نوجوان که به نظر من غنیمت بود و نوعی به نظرم باعث اعتلای بیشتر صنف هم شد. حتی روزی که به خانه هنرمندان رفتم تاکید کردم امروز روز مهمی برای تاریخ تئاتر سیاره ایران است چراکه یک صنف به هر شکلی انتقاد یا اعتراضی داشته و آن را مطرح کرده و ما در مقام پاسخ آن هستیم. بعد هم یک جلسهای با هیات مدیره انجمن تئاتر کودک و نوجوان داشتیم که در آن جلسه مقرر شد انجمن فهرست ده نفرهای را به من معرفی کنند تا من بتوانم در بزنگاههای مختلف با آنها در حوزههای خرد و کلان مشورت کنم. بر همین اساس آنها نیز در نامهای که به من ارسال کردند فهرست ده نفر از فعالان و صاحبنظران این عرصه را به من معرفی کردند و تا الان هم با تقریبا همه آنها به طور جدی همکاری کردیم.
در واقع به نظر میرسد انتشار بیانیه کمی عجولانه بود، که البته این هم شاید به همان دلشکستگی و نگرانی کلی تئاتریها برمیگردد.
ببینید تئاتر سیاره ایران همواره شب تا صبحاش و صبح تا شباش با نگرانی بوده است. ما در این سالها هیچ وقت فردای مطمئنی برای تئاتر نداشتهایم و این نگرانی جامعه تئاتر است. در واقع جامعه تئاتری ما همواره چهار ستون بدنش میلرزد که چه چیزی قرار است برایش رقم بخورد و چه سرنوشتی قرار است برایش اتفاق بیفتد. به واسطه همین مسئله نگرانند و از درون این نگرانیها همین چیزها بیرون میآید. افزون بر اینکه هرگز در این سالها تئاتر تبدیل به یک ضرورت به مثابه نان و آب نشده است. البته در اینباره صحبتهای زیادی میشود که مثلا تئاتر خوب است، تئاتر مهم است، تئاتر باید گسترش پیدا بکند و... و شاید خروجی آن هم از نظر آماری به ما نشان بدهد که تئاتر موفقی داریم اما آنچه در عمل میبینیم چیز دیگری است و تئاتر ما نمیتواند یک ناهنجار را در جامعه تبدیل به هنجار کند. چون از تئاتر به عنوان یک پدیده آموزشی تربیتی استفاده نمیشود.
همانطور که حتما اطلاع دارید شش ماهه دوم سال در کشور ما به فصل جشنوارهها مشهور شده و برگزاری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان تنها پس 6 روز از برگزاری جشنواره تئاتر عروسکی و بلافاصله آغاز به کار جشنواره تئاتر شهر به نوعی تایید این مسئله است. بدون اینکه بخواهم وارد بحث جشنواره زدگی بشوم اما عدهای به غلط معتقدند برگزاری دو جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی و کودک آن هم با این فاصله کم، هزینه اضافی است و میتوان با ترکیب این دو جشنواره هم در هزینهها صرفهجویی کرد و هم سطح کیفی آثار بهتر میشود. چقدر با این نظر چقدر موافق هستی؟
سیاره ایران، سیاره جشنوارههاست. سیاره پر از جشنوارههای اقماری که بسیاری از آنها هیچ خاصیتی ندارند. سیاره ایران یک سیاره جشنوارهزده است. یعنی فکر میکنم ما بیش از سالنهای تئاترمان، جشنواره داریم! در این حالت طبیعتا اولین نکتهای که مطرح میشود این است که باید از تعداد این جشنوارهها کم کرد چرا که خروجی مفیدی ندارند، اما این جریان یک سویه دیگر نیز دارد و آن اینکه در سیاره ایران که تئاتر هنوز آن اقتدار، قدرت و استواری که باید داشته باشد را ندارد و هنوز ضرورت آن مثل نان و آب نشده، شاید این جشنوارهها تنها چیزهایی هستند که هنوز تئاتر را زنده نگه داشتند. به نظر من جشنوارهها دو سویه دارند یکی سویه شعورمند و دیگری سویه شورمند. سویه شورمند آن که روشن است گروههایی میآیند با هم رقابت میکنند فضا پر از هیجان است و هر سال هم تکرار میشود، اما این نیاز به محتوا دارد و باید در آن درنگ بشود. معمولا هم در این سالها سویه شورمند بر سویه شعورمند جشنوارهها غلبه کرده است. با این حال ما به همه اینها نیاز داریم چون هنوز در باور بسیاری از اشخاصی که دارند زندگی میکنند تئاتر به عنوان یک ضرورت درنیامده است. نکته بعدی اینکه یکی از اشکالاتی که بر جشنوارههایی که این روزها برگزار میشود وارد هست این است که وقتی جشنواره تمام میشود، تمام جهان آن موضوع تا سال بعد تمام میشود. یعنی در بین این فاصله ما هیچ چیزی نداریم.
در واقع به نظر من اگر در نتیجه تجمیع و ترکیب جشنوارهها، به آغاز یک جریان عظیم، پیگیرانه و زیربنایی در آن موضوع در طول سال تبدیل بشود، اشکالی وجود ندارد. در غیر اینصورت، خاصه با توجه به مدیریتهای سلیقهای که در این سالها میبینیم چه ضمانتی وجود دارد که پس از تجمیع و کم شدن جشنوارهها مدیر بعدی تمام برنامهها را عوض نکند. به عبارتی دیگر تنها چیزی که جامعه شریف تئاتر ما دارد همین جشنوارههاست و اگر بخواهد چنین اتفاقی بیفتد به نظر من باید این کار با کارشناسی دقیق و همچنین ضمانتهای اجرایی همیشگی همراه باشد.
یکی از کارهایی که دبیر جشنواره با آن به نوعی خط مشی جشنواره را مشخص میکند، انتخاب شعار برای جشنواره است. بعضا پیش آمده که دبیران جشنوارهها تحت بعضی اعمال نظرهای بیرونی مجبور بودند به انتخاب شعارهایی تن بدهند که شاید زیاد با ایدهآل خودشان همخوانی نداشته باشد. ممنون میشوم درباره روند انتخاب شعار جشنواره به عنوان یکی از مهمترین نمادهایی که خط مشی جشنواره را تعیین میکند، توضیح بدهید.
هیچ تحمیل و فشاری برای انتخاب شعار جشنواره وجود نداشته و جانمایه و اساس این شعار نگاه شخصی خود من است. ضمن اینکه به طور کلی من در تمام این سالها چه در زندگی شخصی و چه در زندگی کاریام همواره کوشش کردم آدم تشخیص باشم، نه آدم فرموده. یعنی تشخیص بدهم که انجام کاری درست است یا نیست. اگر از دل مشورت، گفتوگو، تعامل آن را تشخیص دادم حتما انجامش دادم. من باید هر موردی را بررسی کنم، با کارشناسها مشورت کنم و چنانچه به تشخیص برسم که انجام آن کار درست است انجامش میدهم. در مورد شعار جشنواره هم همینطور بود.
در واقع تمام مسئلهای که من در جلسه با مسئولان مطرح کردم این بود که اشکالی که امروز در مباحث مربوط به کودک و نوجوان وجود دارد بحث گمگشتگی هویتی است که بخشی از این گمگشتگی منبعث و برآمده از زیست کودک و نوجوان امروز ما هست. نکته بعدی تاثیر شگفتانگیز و غیرقابل انکار مثبت و منفی تکنولوژی بر کودک و نوجوان است. این موضوعاتی که اشاره کردم نازل بر مسئله هویت است، بنابراین همانطور که در مقدمه فراخوان هم آورده شده "هویت، امروز، فردا". یعنی امروز ما چیست و فردای ما چه خواهد شد. در واقع این شعار یک پرسش را مطرح میکند و مانند تلنگری است به کارشناسان و صاحبنظران که مسئله هویت مسئله جدی است و جای نگرانی دارد. در سطور بعدی هم اگر توجه کرده باشید به مبحث پژوهش محور تکنولوژی و تاثیرات مثبت و منفی آن اشاره شده است. بنابراین شعار امسال محصول بررسیها و پژوهشهای شخصی خودم من، جلسات مختلف با چندین روانشناس خانواده و کودک است. و اجازه بدهید مطلقا و به صراحت بگویم که شعار "هویت، امروز، فردا" پیشنهاد خود من بوده که در جلساتی که با مسئولان داشتیم علل انتخاب آن را برایشان توضیح دادم و مورد قبول هم واقع شد. البته در راستای رسیدن به این شعار آن ها پیش نهاد های خودشان را مطرح کردند و سرانجام ما به اجماع رسیدیم.
یکی از نکتههای جالب و قابل توجه در روند برگزاری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان در این دوره وجود یک نوع همدلی و حمایت همه جانبه از سوی نمایندگان مجلس به ویژه نمایندگان استان همدان و مسئولان بلند پایه این استان مثل استاندار همدان از این جشنواره است که خیلی جلب توجه کرده که البته باعث خرسندی همه دوستداران تئاتر است. از طرفی شنیدن از این دست حرفهای امیدوار کننده چیزی است که پیش از این نیز بارها اتفاق افتاده ولی در عمل آن حمایتی که باید صورت نگرفته است. نه به عنوان دبیر جشنواره بلکه به عنوان یک تئاتری دوست دارم بدانم فکر میکنی چقدر این حمایتها عملی بشود؟
راستش به طور کلی آقایان خیلی خوب حرف میزنند و خوب وعده میدهند اما وقتی شرایطی فراهم میشود که باید به شکل عملی وارد میدان بشوند معمولا این اتفاق نیفتاده است. این را از این جهت میگویم چون در طول برگزاری جشنواره امید از این دست تجربهها زیاد داشتم و جز در دوره قبل که معاونت هنری آمدند و گفتند حمایت میکنیم و واقعا حمایت هم کردند، در قاعده اینگونه بوده که حمایتها بیشتر به زبان بوده. در واقع معمولا به صورت لسانی حمایت میکنند، تقدیر میکنند، تشکر میکنند، حتی آرزوی موفقیت هم میکنند اما با آروزی موفقیت کردن نمیتوان تئاتر را اداره کرد. تئاتر نیاز به کمک دارد. بخشی از این کمک سخت افزاری است و مربوط به ساخت سالن است که اگر اهمیت آن بیشتر از مدرسهسازی نباشد کمتر نیست. بخش دیگر آن هم حمایتهای مادی است که ما واقعا به آن نیاز داریم. هر چند من به صراحت و با مصداق میتوانم ثابت کنم که ستاد جشنواره تئاتر کودک و نوجوان از نظر اقتصادی مقاومتیترین ستاد در بین جشنوارههایی هست که برگزار میشود، اما با این حال ما به حمایت عملی همه مسئولان از جمله نمایندگان محترم مجلس و مسئولان استان همدان نیاز جدی داریم.
واقعیت این است که علاوه بر آقای نیکبخت، استاندار همدان که فردی فرهنگی و با دغدغههای فرهنگی هستند، مجمع نمایندگان استان همدان و نیز دیگر نمایندگان هم به اشکال مختلف تاکنون از جشنواره تئاتر کودک و نوجوان حمایت کردند و در مجموع استان همدان که مدتهاست به این باور عظیم رسیده و سعی کرده توانمندیهای لازم را نیز کسب کند، امروز آماده است تا جشنواره به بهترین شکل ممکن برگزار بشود. به عبارتی دیگر با حمایتهایی که تا الان صورت گرفته فعلا اوضاع خوب است اما بیشتر این ما نیاز داریم تا نمایندگانی که از ما حمایت کردند وارد عمل شده و حمایتهایشان را عملی کنند.
پس با تمام این حرفها که زده شده هنوز جشنواره از نظر مالی مشکل دارد؟
راستش این سوال مثل این میماند که از یک شهروندی که در ایران زندگی میکند بپرسی که آیا آب مینوشی؟ قطعا شما را نگاه میکند و به شما میگوید که بله من در شبانه روز پند بار آب مینوشم. در مورد مسئله مالی هم همینطور است، من سوالم این است که آیا در میان شهروندان شریف جامعه که تمیز و سالم زندگی میکنند کسی هست که مشکل مالی نداشته باشد؟ من آنهایی را که غشی در معامله دارند و... را تابع آدمیت نمیدانم. شما کسی پیدا کنید در ایران که بهرهای از آدمیت برده باشد و مشکل مالی نداشته باشد. پس این یک واقعیت مسلم است. ببینید آن چیزی که بر اساس تعهدات و مصوباتی که باید انجام میشده و انجام شده محقق خواهد شد و باید هم بشود. بنابراین از این منظر درست است ما مشکل نداریم اما اگر این به این معنی باشد که ما اصلا مشکل مالی نداریم، پاسخ من این است که اتفاقا ما بسیار مشکل مالی داریم.
در واقع عرض من این است که ما باید با فهم و درک درست از شرایط پیش برویم و مشکلات مالیمان را حل کنیم و ترجمه این حرف این نمیشود که جشنواره تئاتر کودک و نوجوان، جشنواره پولداری است. اما من به صراحت به شما میگویم که جشنواره بیستویکم تئاتر کودک و نوجوان، جشنواره بسیار ثروتمندی است. ما ثروتمندیم به واسطه اینکه کوشش میکنیم از خلاقیت بهره ببریم. ما ثروتمندیم به خاطر اینکه قلبهایمان برای کودکان و نوجوانان میتپد، ما ثروتمندیم به خاطر اینکه فکر میکنیم به وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعهمان و دنبال راهکار میگردیم و کوشش میکنیم عمل کنیم، ثروت ما در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان پشتوانه پیشکسوتان هنرمند است، ثروت ما گروههای شرکتکننده هستند، ثروت ما ستاد همدان است که بسیار باهوش، شریف و دلسوزانه دارند عمل میکنند. همه اینها ثروتهای جشنواره تئاتر کودک و نوجوان است که ارزش آنها را نمیتوان با اعداد و ارقام تعیین کرد. این نکته را هم اضافه کنم که توجه داشته باشید اگر بگوییم که الان امکانات استان همدان از همه جهت عالی است این یک دروغ است. اما اگر هم بگوییم که همدان اصلا امکانات ندارد، این هم یک دروغ دیگر است. در مجموع استان همدان از نظر امکانات برای برگزاری جشنواره امکانات خوبی دارد، از نظر اجرایی مشکل خاصی نیست و از نظر فنی هم سعی شده تا جاییکه مقدور است سالنها را تجهیز کنند و در مجموع خوشبختانه برای برگزاری بیستویکمین دوره جشنواره با مانع جدی روبهرو نیستیم.
امسال بر اساس آنچه اعلام شده حداکثر 32 نمایش در تمام بخشهای مختلف جشنواره پذیرفته میشود. در اینباره میخواستم بپرسم که تعیین سقف بر اساس کیفیت آثار بوده یا محدودیتهای سخت افزاری؟ در واقع میخواهم بدانم که اگر این جشنواره در شهری مثل تهران که تعداد سالنهای بیشتر و امکانات بهتری دارد، برگزار میشد حداکثر ظرفیت تولیدات نمایشی ما در حوزه کودک و نوجوان چقدر بود و یا احیانا افزایش پیدا میکرد؟
یکی از قدمهایی که تمام کوششم را کردم امسال بردارم این بود که از همه عزیزانی که دعوت من را پذیرفتند تا مسئولیت کار انتخاب آثار در بخشهای مختلف را برعهده بگیرند، خواهش کردم که روی این مسئله درنگ داشته باشند که کیفیت مقدم بر همه چیز است. حتی خاطرم هست که یکی از عزیزان از من پرسید یعنی اگر ما قرار باشد که حداکثر ظرفیتمان 8 نمایش باشد و ما 4 تا کار خوب و درخشان بیشتر نداشته باشیم، چه میشود؟ پاسخ من این بود که گفتم و تاکید کردم که حتما فقط همان 4 کار را انتخاب بکنید. البته این را هم گفتم که مثلا شما 4 کار را انتخاب میکنید و میبینید که فاصله کارهای بعدی با آنها زیاد نیست این امکان هست که مثلا با دادن مشاورههایی بتوانیم کیفیت آنها را نیز ارتقا بدهیم. اما اگر این جشنواره در تهران بود و من خودم دبیر جشنواره بودم و شما از من میپرسیدید که با توجه به تعداد سالنها ظرفیتها بیشتر است، یعنی ما الان میتوانیم 15 کار را برای بخش کودک انتخاب کنیم من به صراحت به شما میگفتم که نه.
در جشنواره امسال بخش ویژهای هم برای کودکان غزه در نظر گرفتید، ممنون میشوم کمی هم درباره این بخش توضیح بدهید.
هنرآنلاین، در اینباره ماجرا بسیار روشن است و ما درباره این موضوع جلسات بسیاری را برگزار کردیم و بحثهای کارشناسی زیادی صورت گرفت. در واقع برای این بخش هم مثل بقیه بخشهای جشنواره تمام دغدغه من این بود که هر کاری که قرار است در این جشنواره اتفاق بیفتد باید کیفیت داشته باشد، به ویژه موضوع مهمی مثل پرداختن به کودکان غزه. طبیعتا تجربههای گذشته به من میگفت که کارهای سفارشی و مناسبتی اگر دغدغهمندی کیفیت را در شکل عملی دنبال نکند نه تنها مثبت نیست بلکه میتواند تاثیر معکوس نیز بگذارد. در مورد این بخش تا امروز پیشنهادهایی به ما شده و ما خودمان نیز برای این بخش فکرهایی کردیم اما در حال حاضر این موارد در حال بررسی است ولی مطمئنا کوشش میکنیم کاری در خور شان این اتفاق انجام بدهیم چراکه در غیر اینصورت من معتقدم نه تنها به بیتالمال خدمت نکردیم بلکه خیانت کردیم.
دیدگاه شما