وضعیت آب و هوای همدان

خبرگزاری علم و فناوری

**

تاریخ : شنبه 30 مهر 1401 ساعت 11:15   |   کد مطلب: 2984
30 مهر، حماسه‌ای که در گذر تاریخ به فراموشی سپرده شد
مانند هر سال، نسیم پاییزی غبار از چهره مردمان زجردیده رخ بر می‌کشید..صدای فریادهای مردم خیابان شهدا را فرا گرفته بود..هر که به سوی می دوید ..چند نفری مجروحین را به جای امن منتقل می کردند.

به گزارش نافع، این ها سرخطی است از روایت از جان گذشتگی دانش آموزان همدانی، گرچه نسل دوم و سومی های انقلاب ۳۴سال پیش وزمینه های آغاز انقلاب رادر شهر را به یاد ندارند، اما زمینه سازان شروع تظاهرات های انقلابی در شهر همدان دانش آموزان همدانی بودند و در واقع اولین خیزیش مردم همدان در راه رسیدن به آزادی را دانش آموزان در ۳۰ مهر ۵۷ به نمایش درآوردند.
۳۴سال پیش و درچنین روزهایی دانش آموزان همدانی به نشانه اعتراض به اعمال سازمان امنیت کشور(ساواک) دسته دسته وخودجوش در خیابان شهدا امروزی جمع می شوند و علما وکسبه این منطقه از شهر نیز به آنان می پیوندند که در این حین مورد حمله دژخیمان طاغوتی قرار می گیرند وتعدادی از دانش آموزان برای اولین بار در آستانه پیروزی انقلاب به شهادت می رسند.
حال پس از گذشت سال ها از این رویداد مسوولان ودر واقع دردمندان به پاس این حرکت خودجوشانه ومخلصانه تصمیم به بزرگداشت وحتی ثبت ملی این رویداد در تاریخ رسمی کشور را دارند، هر چند که این اتفاق دیر از زیر لایه های خاطرات بیرون کشیده شده ویادآوری می شود ،اما خود ارج نهادن به مقام شامخ شهدای انقلاب می تواند نشان دهد که همچنان ملت ایران به شهدای که در راه وطن واسلام فدا کرده افتخار می کند و ادامه دهنده راه و اهداف آنان است...
حماسه ۳۰ مهر ۵۷ هجری شمسی در همدان را می‌توان تجلی اراده مردم مومن کهن شهر ایران زمین در بهم ریختن بساط حکومت ۲ هزار و ۵۰۰ ساله شاهنشاهی به ویژه رژیم منحوس پهلوی دانست.

حماسه 30 مهر چگونه شکل گرفت؟
واقعه از آنجا شکل گرفت که در شهر این خبر پخش شد که یکی از دانش آموزان دختر مورد هتک حرمت مأموران شاه قرار گرفته و زمینه قتل این دانش آموز نیز فراهم شده و از طرفی نیز عوامل ساواک مسجد کرمان را به آتش کشیده‌اند.
انقلابیون با شنیدن اخبار بر نتابیده و با دانش آموزان دبیرستان‌های پسرانه علویان، شریعتی، امام خمینی، ابن سینا و ... در اعتراض به اقدام شنیع مأموران در مسیرهای مختلف منتهی به میدان امام خمینی(پهلوی سابق) حرکت کردند.
با عبور از بازارهای اطراف مسجد جامع و محوطه کوی گذر وارد خیابان شهدا(شورین سابق) شدند و تظاهرکنندگان در حالی که شعار می‌دادند "بگو مرگ بر شاه..."، " مسجد کرمان را شاه به آتش کشید"، "می‌کشم، می‌کشم آنکه برادرم کشت" و "تا مرگ شاه خائن، نهضت ادامه دارد.." به راه خود ادامه می‌دادند.
تظاهرکنندگان مطالبی در محکومیت هتک حرمت به دانش‌آموز دختر همدانی بیان می کردند، مقابل کوچه حوزه علمیه آخوند همدانی اجتماع کردند.
قشرهای مردمی با پیوستن به دانش‌آموزان پسر که پرچمدار این حرکت بودندلحظه‌های شیرین و نابی را آفریدند.
بازاریان، مغازه‌داران خیابان شهدا، روستائیان که برای وفق امور به شهر مراجعه کرده بودند، تعظیلی حوزه علمیه و حضور اساتید، روحانیون و طلاب در جمع مردم شور و هیجان خاصی در سطح خیابان‌ها ایجاد کرده بود.
طنین "ا... اکبر"، پرتاب مشت‌های گره خورده به آسمان ابراز انزجار و تنفر از رژیم فاسد شاه موجب حال و هوای عجیبی در خیابان‌ شهدا و کوچه‌های اطرافش شده بود.
در حالیکه هر لحظه به جمعیت افزوده می‌شد و هزار نفر با هم عصبانیت‌شان را از رژیم جبار پهلوی به نمایش گذاشته بودند و در فریادی رسا اعلام می‌کردند"ما شاه نمی‌خواهیم" خواستار حکومت اسلامی بودند.
ناگاه مأموران تا بن مسلح شاه از بام بانک ملی و هتل یاس(کاخ سابق) با اشراف به جمعیت، مبادرت به شلیک گلوله کردند تا به خیال واهی خود گلوی مردان حق طلب را نشانه روند تا شاید چند صباحی صدای آنها را خاموش سازند غافل از آنکه این اقدام زشت باعث شعه ور شدن خشم انقلابی مردم به ویژه دانش‌آموزان گردید.
در عکس‌العمل به این حرکت مأموران با قهر انقلابی تظاهرکنندگان با تخریب بانک‌ها، آتش زدن لاستیک در وسط خیابان‌ها و پرتاب اشیاء دست‌ساز منفجره گردیدند.
تظاهرات که از نخستین ساعات صبح آغاز شده بود، حالا در میان آتش و دود می‌رفت تا با گلبانگ محمدی(ص) آمیخته شود... صدای اذان از مأذنه‌ها به گوش می‌رسید...رگبار گلوله امان از مردم بریده بود.
جمعیت انبوه در اطراف و اکناف پراکنده، به نوعی خود را از تیررس مأموران دوره کرده بودند... درب خانه‌ها در پناه دادن تظاهرکنندگان و ممانعت از دستگیری و بازداشت در کمال صفا و معنویت بر روی آنها باز گردیده، خانه های کوچه چشم تازه هر کدام مبدل به بخشی از بیمارستان مردمی گردیده بود که از نزدیک خود شاهد مداوا و درمان سرپایی مجروحان حماسه عظیم ۳۰ مهر بودم.
مردم اجازه نمی‌دادند مجروحان به بیمارستان دولتی انتقال پیدا کند زیرا بیم آن می‌رفت که پس از مداوا و درمان آنان سازمان امنیت نسبت به دستگیری آنها اقدام کند.
ظهر روز سی‌ام مهر ۵۷ عروج عارفانه مرد میانسال و نام آشناشهر که در نوع قیافه جذاب و خواستنی بود به نام "باباقدرت" مقابل مغازه نفت فروشی وی رقم خورد.
علاوه بر آقای نصرت‌ا... داوری(باباقدرت) آقای "باقرمصفا" نیز به شهادت رسید.
همسایگان مغازه در زیر آتش و تاخت و تاز مأموران پیکر شهید داوری را از چنگ مأموران درآورده و داخل صندوق عقب وسیله نقلیه شخصی گذاشته و به باغ بهشت همدان انتقال دادند.
با تسلط ماموران به اوضاع و احوال، بعد از ظهر آن روز غروب دلتنگی بر شهر حاکم شد گرچه آتش زیرخاکستر گداخته بود.
شورای تأمین استان در جلوگیری از گسترش تظاهرات و ادامه حرکت مردم به ویژه در مراسم تشیع و خاکسپاری شهدا از جمله مواردی بود که آن روز خبر آن به طور مردمی پخش شد.
پس از وقوع حماسه ۳۰ مهر در همدان اول آبان‌ماه ۵۷ حضرت امام خمینی(ره) در پاریس به اتفاقات همدان ضرب و جرح مردم و دانش آموزان واکنش نشان داده و ابراز همدردی نمودند.
مراجع عظام وقت حضرات آیات مرعشی‌نجفی، گلپایگانی، حوزه علمیه قم، کارکنان صنعت نفت انجمن روزنامه نگاران ایران، دانشجویان و تشکل‌های انقلابی در سراسر کشور با ارسال پیام، صدور اعلامیه خطاب به حوزه علمیه ... خانواده‌های شهدا، مصدومان و مردم همدان ابراز همدردی و اعلام همبستگی کردند.
پس از واقعه ۳۰‌ام مهر ۵۷ همدان موج مبارزه با رژیم جلاد پهلوی در کشور گسترش یافت به نحوی که ۱۳ روز از این رخداد ارزشی در همدان ۱۳ آبان ۵۷ در به شهادت رساندن جمع کثیری از دانش اموزان تهران در محل چمن دانشگاه تهران به وقوع پیوست و هزاران ناگفته دیگر که متأسفانه به هر دلیل مغفول مانده است.

انتهای پیام/

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما